من یک مبلغ مجازیم/محمد خدادادی
همیشه دوست داشتم مخاطبان من، مخالفان من باشند! فکر می کنم این روش باعث میشه که انسان در استدلال ها و تحلیل هاش دقت بیشتری به خرج بده.به عقیده من کسی که با نگاه منفی وارد بحث با یک مبلّغ مذهبی می شه، خیلی بهتر از بعضی هاست که خیلی راحت همه چیز رو قبول می کنند و با یک ترکش شبهه هم از پا درمیآن و به راحتی منکر همه دریافت ها و اطلاعات مغز مبارک می شن.این مسائل منو به فکر انداخت تا وارد جایی بشم که خیلی از آدماش، افکار و اعتقادات منو قبول نداشته باشند. اولین جایی که به ذهنم زد پایگاه، نه، اینترنت بود. بله اینترنت بود. راستش رو بخواید، استارت این فکر جایی زده شد که آمار شرم آور استفاده از اینترنت در کشورهای مختلف از جمله ایران رو مطالعه کردم. شاید جالب باشه بدونید که بالای 80 درصد کاربران، میهمان سایت های غیر اخلاقی یا مشغول گفتگو در چت روم ها با موضوعات غیر انسانی و اخلاقی هستند!؟ شما چه فکر می کنید؟من که فکر می کنم فاجعه است. فاجعه ای به عمق انسانیت، پیشرفت و تمدن.خلاصه، فردای اون روز بود که قفسه کتابامو کنار میز کامپیوترم گذاشتم و با یک( بسم الله) و یک ( لاحول ولاقوه الابالله) کار تبلیغی خودم رو تو این فضای مسموم شروع کردم.روزای اول خیلی برام سخت می اومد که صد البته روش صحیح تبلیغ تو این فضای ناشناخته رو خوب بلد نبودم. به محض اینکه وارد چت روم می شدم، همه می فهمیدن که من طلبه ام و هزاران فحش و بد و بیراه بود که نثارم می کردن.اما یادآوری سختی هـای کـه انبیـاء الهـی و بزرگـان دیـن برای هدایت مردم متحمل می شدن آرومم می کرد. با همین کلمات نویدبخش و خاطرات ندیده سختی های تبلیغ، به کارم ادامه دادم تا جایی که ورق برگشت. عجب! باورم نمی شد! همان دخترا و پسرایی که تا چند دقیقه قبل، کلمات رکیک و عشقی برای هم می فرستادن، کم کم وارد بحث با یک مدعی دینداری می شن و ساعت ها پای نوشته های اون میخکوب می شدن! و چقدر اسلام براشون تازگی داشت. انگار کسی از دیار ناکجا آباد با اونها چت می کنه.... منی که تا چند وقت پیش از اسم چت کردن هم حالم بد می شد، یه دید دیگری پیدا کرده بودم و این کار رو هم مثل تبلیغ در مساجد شهرها و روستـاهـا، مقدس و با بـرکـت می دونستم و یقین داشتم اگه تأثیرش بیشتر نبوده باشه، قطعاً کمتر نیست. کجای دین گفته که تبلیغ باید فقط در چارچوب مشخص و رسمی انجام بشه؟ البته کسی منکر تبلیغ سنتی نیست که یقیناً لازم است؛ اما مطمئناً کافی نیست! زیادند جوانانی که به هر دلیل، حاضر نیستن از یه روحانی حرفی بشنوند؛ اما در دنیای مجازی، خودشون درخواست دوستی می کنن و تمایل به بحث و گفتگو با یه طلبه دارن.بگذریم! هرروز به تعداد دوستان اینترنتی من افزوده می شد و البته من اینها رو از برکت ارائه صحیح حقّه اهل بیت می دونم.چقدر از دخترا و پسرایی که با دین و روحانیت غرض و مرضی نداشتن اما به علل مختلف حاضر نبودن یه دقیقه هم پای صحبت یه روحانی بشینن ولی بعد از مدتی از طرفداران پروپا قرص روحانیت می شدن. شاید موفقیت من بخاطر ارائه مطالب دینی با زبان نسل نو و به ظاهر دین گریز بود و شاید هم به ارائه تصویر زیبا و پرمحبت خدا بر می گشت.هرروز که می گذشت، در عین خوشحالی، افسوس بیشتری می خوردم که چرا دوستان هم کسوت من به این دنیای جدید پا نمی گذارن؟ آیا واقعاً هنوز هم ضرورت تبلیغ و نجات جوانان، برای اونا روشن نشده؟! و یا شاید تصور می کنن حتماً باید مخاطب در پای منبرشون زانو بزنه و شاید هنوز به ابزار تبلیغ مسلح نشده اند؟ و شاید فضای مجازی رو معتبر و دارای ثواب اخروی نمی دونن؟! آیا فضای بیرونی جامعه برای انجام گناه مهیّاتره یا دنیای مجازی با هزاران سایت و وبلاگ غیراخلاقی؟آیا دسترسی به اینترنت باعث ترویج فرقه های منحرف نشده؟ همـون فـرقـه هـایی رو می گم که با عضوگیری میلیونی در همین اینترنت، اعضا رو به بهانه شرکت در کنسرت موسیقی و صحنه تئاتر به جلساتشون دعوت می کنند و به انحرافات مختلف دچار می کنن!؟آیا بهتر نیست منشاء شکل گیری این فرقه ها کشف و خنثی بشه؟ آیا عناصر ضد انقلاب برای جمع کردن عده ای برای مخالفت با نظام و آشوب و بلوا از این ابزار استفاده نمی کنن؟ و هزاران شاید و اگر و آیا و اما که بعید می دونم روحانی آگاه به زمان از اون بی اطلاع باشه.جالبه بدونید آمار کاربران اینترنت در کشور از مرز 12 میلیون نفر گذشته و بیش از 8 میلیون وبلاگ توی ایران و صدها میلیون وبلاگ در سایر کشورها فعالند. طبق گزارش یکی از موتورهای جستجوگر صفحات اینترنتی( گوگل) صفحات وب از مرز 24 میلیارد صفحه نیز عبور کرده است.این آمار و ارقام برای وقتی است که هنوز شعار بومی شدن اینترنت، محقق نشده و شهرا الکترونیکی که در سند چشم انداز بیست ساله پیش بینی شده، شکل نگرفته . در شهر الکترونیکی شهروندان قادرند در بازارهای جهانی فعالیت کرده و به مبادله ثروت و دانش و فرهنگ - به دور از محدودیت جغرافیایی و فیزیکی و اقتصادی در کوتاهترین زمان - بپردازند و این یعنی استفاده همگانی از اینترنت.این مطلب رو هم حتماً شنیدید که کشور آمریکا سالیانه 400 میلیارد دلار هزینه صرف تبلیغات می کنه که به لحاظ کیفیت بالای صدا، تصویر و متن و... موجب جذب بیشتر مخاطبان میشه. و این یک تهدید عظیم برای متولیان فرهنگی و دینی کشور ماست.
بنابراین فکر می کنم یکی از مصادیق( با زمان حرکت کردن) می تونه گسترش فعالیت های مجازی و مقابله با تهاجم همه جانبه دشمن با سلاح خود او باشه. البته هستند کسانی که واقعاً در حال فعالیت شبانه روزی اند و مقابل موج گسترده تبلیغات دین گریزی ایستاده اند اما آمار آنها در برابر کاربران میلیونی بسیار ناچیز است. پس یا انصار دین ا... فضای مجازی را دریابید.