مصاحبه با یک طلبه ناموفق!/ محمد خدادادی
این مصاحبه واقعی نیست!!!
- لطفا خودتان را معرفی کنید.
. به نام خدا اولا تشکر می کنم که این گفت گو را با من ترتیب دادید و امیدوارم این گونه مصاحبه ها روز به روز بیشتر و فراگیرتر شود!من....... هستم که در سال 1376 هجری شمسی وارد حوزه علمیه شدم و شروع به تحصیل کردم.
- از اساتید برجسته ای که داشتید؛ بفرمایید.
·متاسفانه هیچ یک از اساتیدم را به خاطر ندارم؛ شاید به خاطر این باشد که من هیچ یک از اساتید خود را در حد استاد نمی بینم! چرا که استاد باید باب میل شاگرد تدریس کند!
- یعنی منظورتان این است که استاد، در یک کلاس 20 نفره بر اساس میل و سلیقه همه شاگردان به صورت مجزا تدریس کند؟!
دقیقاً همین طور است!
- خوب این که عملا اتفاق نخواهد افتاد!؟
من هم عرض کردم که هیچ یک از اساتید را در حد استاد نمی بینم!
- بگذریم! نظر شما در مورد احترام به اساتید چیست؟
· با توجه به صحبت های گذشته، به نظر من به استادی باید احترام گذاشت که از لحاظ علمی و قدرت بیان قوی ترین استاد است! به این ترتیب که هرچه استاد در تدریس قدرت بیشتری داشت، احترام بیشتری باید توسط شاگردان گذاشته شود و بالعکس!
- جناب عالی! دوره مقدمات را چگونه گذراندید؟·
با توجه به این که از اسم این دوره برمی آید، خیلی وقتم را صرف دروس مقدماتی نکردم و سعی کردم در شب های امتحان با استعانت از شروح فارسی رایج، نمره قابل قبولی را کسب کنم تا از مزایای ممتازین کمال استفاده را ببرم! در عوض وقت هایم را در جای دیگری استفاده کردم.
- بنابراین شما به مباحثه و پیش مطالعه و پس مطالعه هیچ گونه اعتقادی نداشتید؟!
· همین طور است! چون اصولا این گونه وقت تلف کردن ها برای طلاب کم استعداد و یا بی استعداد است؛ مگر طلبه ای که یک بار درس را از استاد خود فراگرفته، نیازی هست دوباره همان درس را برای دیگری، مو به مو تکرار کند؟!!
- از خصوصیات غیر علمی خود در دوره مقدمات بفرمائید.
· بنده هم مانند برخی از طلبه ها سعی کردم خیلی ممحز در درس و مباحثه نشوم و سعی کردم طلبه بروز و اجتماعی ای باشم! لذا هر ماه وارد کلاس های مختلفی از جمله، خوشنویسی، کامپیوتر، زبان های انگلیسی و فرانسه، داستان نویسی، تئاتر، استخر و شنا، فوتبال حرفه ای و.... می شدم.
- خیلی جالبه! جناب عالی تمامی این رشته ها را با هم کسب کردید؟!
نه خیر! عرض کردم هرماه یک رشته جدید انتخاب می کردم!
- خب این که عملا هیچ فایده ای ندارد؟! و شما را متخصص در آن رشته نمی کند؟!
· بنده اعتقادی به تخصص گرایی ندارم؛ بلکه طلبه باید با همه رشته ها آشنایی ابتدایی را داشته باشد تا در وقت لزوم به اصطلاح امروزی ها، کم نیاورد!
- از تحصیلات عالیه تان بفرمایید.
· بنده به علل مختلف از جمله ازدواج زودهنگام و شرایط نامساعد اقتصادی و بالتبع کم شدن انگیزه تحصیل و وارد شدن به عرصه تبلیغ، فرصت زیادی برای خواندن درس های این دوره پیدا نکردم اما مقید بودم تا جایی که وقت باقی بود در کلاس ها منظم شرکت کنم!
- فرمودید تبلیغ؛ از روشهای تبلیغی و مهارت هایتان برای ما بگوئید.
· با توجه به نیازهایی که در زندگی یک طلبه پیش می آید از جمله گذران زندگی و کسب روزی، قطعا او را به سمت و سوی تبلیغ پیش می برد تا جایی که شب و روز او در امر تبلیغ سپری می شود! بنده هم از این امر مستثنی نبودم و با ورود به سطح 2 ، معمم شده و وارد عرصه تبلیغ شدم . از کارهای تبلیغی بنده می توان به عمده کارم یعنی برگزاری نماز جماعت در چند محل مختلف اشاره کرد ( که انصافا کار سخت و پرهزینه ای است) از دیگر فعالیت های تبلیغی ام می توان به منبرهای ماه مبارک و محرم اشاره نمود که آن هم به جهت عدم رجوع به منابع سخنرانی، کار بسیار مشکلی است که در برخی اوقات حتی به شخصیت انسان توهین می شود!
- چطور؟!
· مثلاً بنده چندین سال پیش در یک روستایی تبلیغ رفته بودم که از قضا یکی از اهالی روستا با ورود بنده از دنیا رفت و بالطبع از من خواستند تا اعمال کفن و دفن را به عهده بگیرم. بنده نیز با وجود اینکه در سال اول حوزه و در کتاب آموزش فقه کاملا این اعمال را فرا گرفته بودم اما چون وقت رجوع دوباره را نداشتم به همین جهت به آنها جواب منفی دادم و
آن ها هم بی شرمانه به لباس روحانیت توهین کردند! و قشر روحانیت را به زیر سئوال بردند!
- از تخصص و مهارتتان چیزی نفرمودید؟!
تبلیغ به صورت عمومی و در مناسبت های خاص!
- شما در امر پژوهش هم سهمی دارید؟ ( با توجه به اهمیت پژوهش در حیات علمی یک طلبه) و تا به حال کار پژوهشی انجام داده اید؟
· بنده مقالات مختلفی را در سال های اولیه حوزه به معاونت تحقیقات حوزه ارائه کردم که در برخی سال ها نمره خوبی کسب کردم. البته برای کسی مثل بنده که وارد عرصه تبلیغ شدیم دیگر نیازی به مسائل پژوهشی از جمله نوشتن مقاله نیست، بنده در همان سال ها از معترضین به این طرح بودم و هستم!
- به نظر جناب عالی؛ رسالت های مهم حوزه و روحانیت در عصر جدید چیست؟
· خب رسالت های حوزه کاملا روشن است! اما در سال های اخیر متاسفانه دایره فعالیت ها و رسالت های روحانیت را گسترش داده اند و حتی جهانی اش کردند! که این تفکر کاملا غلط است!
- علت اش چیست؟!
· اولا، چه کسی تشخیص داده که رسالت های روحانیت باید گسترده تر از گذشته باشد؟! ثانیا مگر چقدر امکانات به عهده یک طلبه است که بتواند جهانی فکر بکند؟! و جهانی فعالیت کند؟! ما اگر بتوانیم یک مسجد کوچک در یک روستای دور افتاده را اداره کنیم و نماز جماعتش را برقرار کنیم، کافی است و دلیل و اماره ای مخالف آن نداریم!
- حضرت عالی فکر می کنید حوزه با مقتضیات زمان حرکت می کند یا نه؟
· چرا که نه! این تفکر مسموم چیست که حوزه نمی تواند پاسخگوی نیازهای مردم باشد؟! بنده در همین چند سالی که وارد عرصه تبلیغ شدم، در هر مسجدی اعم از شهر و روستا که رفتم، اولا خیلی از مردم سئوال مبهم و تازه ای ندارند و ثانیا اگر سئوالی هم داشته باشند، بنده جواب خوبی به آنها دادم! به طوری که کاملا قانع شده و سئوال دیگری در ذهنشان پیش نیامد! پس چطور روحانیت و حوزه نمی تواند پاسخگو باشد؟!
- به عنوان آخرین سئوال انتظار جناب عالی از حوزه و مسئولین آن چیست؟!
· مهمترین دغدغه ای که یک طلبه می تواند داشته باشد وضعیت معاش اوست که مسئولین باید توجه بیشتری نسبت به گذشته داشته باشند. امیدوارم روزی برسد که تمام این مشکلات و دغدغه ها پایان یافته باشد و طلبه ها با خیال راحت در حجره ها و سر خانه و زندگیشان نشسته باشند.
- از این که فرصت تان را به ما دادید متشکرم.
من هم خیلی ممنونم!